سلوة الحزین فی موت البنین (کتاب)«سلوة الحزین فی موت البنین»، اثر شهاب الدین، احمد بن یحیی بن ابی بکر ، معروف به ابن ابی حجله تلمسانی ، با تحقیق و تصحیح دکتر مخیمر صالح، مجموعهای از روایات، حکایات، امثال و اشعاری است که پیرامون مرگ، از دست دادن عزیزان، فانی بودن دنیا و... میباشد. کتاب، به زبان عربی و قبل از سال ۷۷۶ ق، نوشته شده است. ۱ - ساختار کتابکتاب، با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و مطالب، در هشت باب، تنظیم یافته است. نویسنده، در ابتدا، راوی روایت را نام برده، سپس روایت را نقل کرده و پس از آن، منابع حدیث را ذکر نموده است. در مواردی نیز، به توضیح و تشریح کلمات یا فرازهایی از روایت که به نظرش نیازمند توضیح بودهاند، پرداخته است. برخی از روایات نقل شده در کتاب، از لحاظ مضمون و سلسله سند، ضعیف مینماید و از آن جا که افراد ضعیف و مشکوکی همچون ابو هریره و... در سلسله سند بعضی از روایات وجود دارد، در صحت و سقم برخی از آنها، باید دقت زیادی شود. ۲ - گزارش محتوامحقق، در مقدمه خود، پس از ارائه شرح حال مختصری از مؤلف، به نسخ متعدد موجود از کتاب اشاره کرده و مقدمه مؤلف، به بیان موضوع ابواب، اختصاص یافته است. ۲.۱ - باب اولروایاتی که مربوط به مرگ فرزند میباشد، در چهار فصل زیر، گردآوری شده است: الف) روایاتی که در آنها به مرگ یا سقط یک فرزند اشاره شده است. در روایتی در این فصل که از معاویه بن قرة بن ایاس بن هلال مزنی از ابو ایوب انصاری نقل شده، چنین آمده است که روزی مردی، در حالی که کودکی خردسال به همراه داشت، نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آمد. رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: آیا دوستش داری؟ گفت: پدر و مادرم فدای شما، هم چنان که شما را دوست دارم، او را نیز دوست دارم. پس از چندی، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم سراغ وی را از اصحاب گرفت و ایشان گفتند که فرزندش مرده است. هنگامی که وی نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آمد، ایشان به او فرمودند: آیا خوش حال نیستی از اینکه بابی از ابواب بهشت نماند مگر آنکه برایت گشوده شود (برای صبر بر مرگ فرزند). اصحاب پرسیدند: آیا فقط برای او چنین است یا اگر ما هم در مرگ فرزند شکیبا باشیم، چنین میشود؛ ایشان فرمودند: این حکم، برای همه است. ب) روایاتی که مربوط به مرگ دو فرزند میباشد. از ابی ثعلبه اشجعی نقل شده است که به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم گفتم: یا رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، من دو فرزند داشتم که پس از اسلام آوردنم، مردند؛ ایشان فرمودند: هر کس که دو فرزندش در اسلام بمیرند، خداوند هر دوی آنان را به فضل و کرمش وارد جنت خواهد نمود. ابی سعید خدری ، ام مبشر همسر زید بن حارثه ، جابر بن عبدالله ، حارث بن اقیس ، از جمله کسانی هستند که روایاتی از آنها در این فصل ذکر شده است. ج) روایاتی که در آنها به مرگ سه فرزند اشاره شده است. در روایتی که از یزید بن ابی بکره در این فصل نقل شده، چنین آمده است که حبیبه بنت سهل ، نزد عایشه نشسته بود که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم وارد شد و فرمود: هر یک از مسلمین که سه فرزندش بمیرد و او در مرگشان شکیبا باشد، روز قیامت با آنها محشور شده و به فرزندان گفته میشود وارد بهشت شوید، اما آنان بر در بهشت ایستاده و میگویند: تا والدین ما وارد نشوند، ما نیز وارد نمیشویم؛ در این هنگام، به ایشان گفته میشود: خود و والدینتان با هم وارد شوید. ابو هریره ، انس بن مالک ، ابو ذر غفاری ، عتبة بن عبدالله سلمی ، شرحبیل ، حسن بن ابی موسی ، محمد بن نمیر و عمرو بن عتبه ، از جمله راویانی هستند که روایتی از ایشان نقل شده است. د) روایاتی که پیرامون مرگ چهار فرزند میباشد. در این فصل، فقط یک روایت از حارث بن اقیس که در فصل دوم هم آمده و در آن به مرگ دو فرزند اشاره شده بود، بیان شده است، با این تفاوت که تعداد فرزندان در این روایت، چهار نفر عنوان شده است. ۲.۲ - باب دومحکایات و روایاتی از گذشتگان نقل شده که در آنها، به چگونگی مواجه شدن ایشان با مرگ فرزندان و صبر کردن بر این واقعه، اشاره شده است. در این فصل، از عبدالله بن عمرو بن عاص چنین نقل شده که وی هنگام دفن کردن فرزندش خندید؛ از او پرسیدند که آیا نزد قبر میخندی؛ وی پاسخ داد: با این کار میخواهم بینی شیطان را به خاک بمالم. در حکایت دیگری، از ابو علی رازی نقل شده که گفته است: حدود سی سال مصاحب فضیل بن عیاض بودم و در این مدت، خنده و تبسمی از وی ندیدم، مگر روزی که فرزندش مرد؛ وقتی علت لبخند او را در آن هنگام جویا شدم، گفت: خداوند امری را پسندید و من پسندیدم آنچه را او میخواست. ابو مسلم خولانی ، سعید بن جبیر تابعی ، انس بن مالک ، عبدالله بن مطرف بن شخیر عامری ، ابن عباس ، عبدالله بن عامر بن کریز بن ربیعه اموی ، عمر بن عبد العزیز بن مروان و... از جمله کسانی هستند که حکایاتی از ایشان در این قسمت نقل گردیده است. ۲.۳ - باب سوماختصاص یافته به حکایات، روایات و تفاسیری از آنچه پیرامون « صبر جمیل و اجر جزیل» گفته شده است. در روایتی زیبا از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به نقل از ام سلمه ، چنین آمده است: بندهای از بندگان خدا نیست که هنگام مصیبت بگوید: «انا لله و انا الیه راجعون، پروردگارا، به صبر بر مصیبتم اجر بده و در عوض، خیری به من عطا فرما»، مگر آنکه خداوند به وی، اجر و خیری عطا نماید. ۲.۴ - باب چهارمبیشتر اختصاص به ابیاتی یافته که پیرامون مرگ و تاسی به گذشتگان، مخصوصا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، در مواجه با این پدیده، سروده شدهاند. این ابیات، از شاعران و بزرگانی همچون متنبی، ابو جعفر احمد بن عبدالله بن هریره تطیلی ، معروف به ابی جعفر اعمی ، مدائنی ، حضرت فاطمه سلاماللهعلیهم (که در وفات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم سروده شده است)، معتمد علی الله ابو قاسم محمد بن معتضد بن عباد ، محمد بن عبدون بن قائم خزرجی ، اسود بن یعفر ، قس بن ساعده ایادی ، میباشند. ۲.۵ - در باب پنجممطالب و ابیاتی بیان شده است که مربوط به دنیا و احوال آن، همچون زودگذر بودن، بی وفایی، فراز و نشیب داشتن و... میباشد؛ از جمله کسانی که مطالبی از آنها نقل شده، میتوان به مامون عباسی ، حضرت علی علیهالسّلام ، خلیل بن احمد ، حسن بصری ، عامر بن شراحبیل ابو عمرو ، طرفة بن عمرو بن عبد بکری ، عمر بن محمد بن حسن ابو حفص ، هبة الله بن جعفر بن سناء الملک ، ابو سعادات اسعد بن یحیی بن موسی بن منصور بن عبد العزیز ، احمد بن محمد بن حسین ابو بکر ناصح ، ناصر الدین نقیب ، نصیر بن احمد بن علی حمامی ، شیخ شرف الدین ابو صیری ، اشاره کرد. ۲.۶ - باب ششمپیرامون، حکم گریه کردن و نوحه سرایی در فقدان عزیزان میباشد. نویسنده در این فصل، مطالبی را عنوان نموده که در آنها، به بیان موارد منع یا جواز گریه و نوحه، پرداخته شده است. ۲.۷ - باب هفتمدر باره نحوه عزاداری هنگام مرگ عزیزان، مطالبی مطرح گردیده و در آخرین فصل، مرثیههایی از شعرای معروف، مخصوصا مرثیه مشهور التهامی ، آمده است. از دیگر شاعرانی که مرثیهای از آنها ذکر شده، میتوان از شیخ جمال الدین بن نباته مصری ، شیخ شرف الدین ابو صیری ، ابو تمام ، متنبی ، ابو الفضل جعفر بن شمس الخلافه ، ملقب به مجد الدین ، نابغه ، خویلد بن خالد بن محرث بن زید بن مخزوم هذلی ، عبدالله بن اهتم ، ابو العتاهیه ، محمد بن عبد الملک بن صالح بن علی بن عبدالله بن عباس بن عبد المطلب و متمم بن نویرة بن جمرة بن شداد یربوعی ، نام برد. از جمله ویژگیهای کتاب، این است که حد و مرز مشخص و معینی بین مطالب مطرح شده در فصول آن، وجود نداشته و برخی از مطالب آن، متداخل و در هم میباشد. ۳ - وضعیت کتابفهرست مطالب، آیات قرآنی، احادیث نبوی، اشعار بر حسب حرف روی، نام شعرا، اعلام، اماکن، امم، قبایل و اقوام، کتب مذکور در کتاب و مصادر و مراجع مورد استفاده مصحح، در انتهای کتاب آمده است. پاورقیها مربوط به مصحح بوده و در آنها علاوه بر ذکر منابع و توضیح کلمات و عبارات متن، نام کامل و در برخی موارد، موقعیت شغلی و تاریخ وفات افرادی که مطلبی از آنها در متن عنوان گردیده، ذکر شده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). ردههای این صفحه : کتاب شناسی
|